روزانه های سارا

سارا و علیرضا

روزانه های سارا

سارا و علیرضا

۱۱

 

سلام علیرضای گل من

این چند وقت خیلی سرمون شلوغ بود نرسیدم بیام آپ کنم و روزانه هامونو بنویسم.....

الانم میدونی که مثه همیشه بیخوابی زده به سرم و بیدارم.... ولی یه سرگیجه بدی دارم......

اول بگم که اون مشکلمون حل شد و دیگه الحمدالله قول دادیم آدم شیم! ..... یعنی زیاد قهر نکنیم ..... تا اینجاش که موفق بودیم دیگه بقیشو .......

این روزا سخت درگیر دانشگاه و انتخاب واحد لعنتی بودیم که باطل شده بود ..... وای که چه قدر اعصابمون خرد شد وقتی هیچ کد عمومی بهمون نخورد و ترم آخریم و باید بریم تو حذف و اضافه ببینیم چی میشه......

راستی ماه رمضونت مبارک!...... می دونم دعام می کنی ! ولی بیشتر!!!!.....

من که طبق سنت دیرینه از روز اول ماه رمضون نتونستم روزه بگیرم  ولی خیلی دعا می کنم خودمونو

دلم تنگ شد برات چقدر الان..... وای چقدر دلم بغل گرمتو می خوااااااااااد می خوام فشاررررررم بدی  ای بابا ولی چه فایده!.......

حالا سال دیگه که داری اینو می خونی همون جا بیا فشارم بده خب؟!!!!!!

 چشام دیگه نمی بینه برم بخوابم

دوستت دارم تمام زندگی من

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد